زندگی پر تلاتم و خروش است گاهی آنقدر شیرین و دلنشین است که انسان حاضر است ثانیه ای از آن را به قیمت
جانش بخرد و بعضی مواقع آنقدر زهراگین است که انسان مرگ را آرزو می کند.
هرگز به گذشته نمی اندیشم زیرا که تلخیهای گذشته بیش از خوشی و شیرینی آن است البته
نخواستم چنین باشد.
خوب چه میشود کرد زمانه اینطور است وقتیکه به گذشته فکر می کنم احساس می کنم
که نفس کشیدن برایم سخت شده و اینک به گذشته فکر نمی کنم و برای فراموش کردن آن تلاش می کنم.